دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1474
تعداد نوشته ها : 3
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب

حضرت رسول اکرم (ص) و سفارش به محبت حسین (ع)) علی بن عامر می گوید : در خدمت رسول خدا (ص) به ضیافتگاهی روان بودیم . در عرض راه امام حسین (ع) را دیدیم که با کودکان مشغول بازی بود . رسول خدا (ص) آهنگ او کرد و دست بگشاد و او را ماخوذ دارد و حسین (ع) از این سوی بدان سوی همی جست رسول اکرم (ص) خندان خندان او را گرفت و با یک دست ذقن او را بگرفت و دست دیگر بر قفای او گذاشت و لبهای مبارک را در دهان حسین (ع) نهاد و بوسه داد . پس فرمود : حسین منی وانا من حسین ، احب الله من احب حسینا . حسین ازمن است و من ازحسینم خدادوست داردکسی که حسین را دوست بدارد.

در روایت دیگر پیغمبر اکرم (ص) به فاطمه اطهر (س) فرمود : زنان امت من بر زنان اهل بیت من گریه خواهند کرد و همه ساله دسته به دسته عزاداری خواهند نمود . موقعی که روز قیامت شود تو زنان و من مردان ایشان را شفاعت خواهیم کرد . هر کس از (مومنین و مومنات) در عزای حسینم گریه کند ما دست او را می گیریم و داخل بهشت می نماییم . ای فاطمه ، فردای قیامت هرچشمی گریان است مگر آن چشمی که در مصیبت حسین (ع) گریه کرده باشد . آن چشم است که در آن روز به وسیله نعمت بهشتی روشن و خوشحال می گردد . در اخبار آمده است که روزی حضرت رسول (ص) در راه کودکی را بگرفت و بر پیشانی او بوسه داد و او را برکنار نشاند . بعضی از یاران گفتند : یا رسول الله ، ما این کودک را که نوازش کردید نمی دانیم کیست . فرمود : ای یاران ، روزی دیدم که این کودک با حسین من بازی می کرد و خاک قدم او برمی گرفت و بر چشم خود می مالید .از آن روز او را دوست دارم و فردا شفیع او و پدر و مادرش خواهم بود .

 

  • روزی که گل آدم و حوا بسرشتند فرمود نبی در صفت گریه کنانش البته کـه آن طایفه از اهل بهشتند

  • بر نام حسین بن علی گریه نوشتند البته کـه آن طایفه از اهل بهشتند البته کـه آن طایفه از اهل بهشتند

حضرت علی (ع) و سرزمین کربلای حسین (ع) از ابن عباس نقل شده است که گفت : من با امیرالمؤمنین به صفین می رفتیم ، چون به نینوا در کنار فرات رسیدیم با فریاد بلند فرمود ابن عباس، اینجا را می شناسی ؟ گفتم نه یا امیرالمؤمنین . فرمود اگر چون من آن را می شناختی از آن نمی گذشتی تا چون من گریه کنی . گریة طولانی کرد که ریشش خیس شد و اشکش بر سینه روان گردید و من هم گریستم و می فرمود : آه ، آه ، چیست میان من و خاندان ابی سفیان ؟ چیست میان من و آل حرب حزب شیطان و دوستان کفر ؟ صبراً یا باب عبدالله . پدرت هم آنچه تو از آنها ببینی خواهد دید . سپس آب خواست و وضوی نماز گرفت و آنچه خواست نماز خواند و سخن پیش را تکرار کرد و در آخر گفتارش ساعتی خوابش برد و بیدار شد و فرمود یابن عباس . عرض کردم حاضرم . فرمود : خوابی را که اکنون دیدم گوش کن . دیدم مردانی از آسمان فرود آمدند و پرچمهای سفید داشتند و شمشیرهای سفیدی در کمر داشتند که می درخشید و گرد این زمین را خط کشیدند و سپس دیدم که این نخلها شاخه ها بر زمین زدند و مضطرب شدند و خون تازه از آنها جوشید و دیدم جگر گوشه ام و نوردیده ام حسین در میان خونها غرق شده و دادرس می خواهد و کسی به دادش نمی رسد و آن مردانی که از آسمان فرود آمدند فریاد می زدند صبر کنید ای آل رسول که در دست بدترین مردم کشته می شوید و ای اباعبدالله این بهشت است که مشتاق توست ، وسپس مرا تسلیت گفتند و افزودند ای ابوالحسن ، مژده بگیر که در روز قیامت خدا به وسیله او چشمت را روشن کند .

فاطمه زهرا(س) و خبر شهادت حسین (ع) روزی فاطمه (س) حسین (ع) را در آغوش داشت . رسول خدا او را از فاطمه بگرفت و گفت : لعن الله قاتلک و لعن الله سالبک و اهلک الله المتوازرین علیک و حکم الله بینی و بین من اعان علیک . فرمود : لعن کند خدا کشندة تورا و باز کنندة سلب تو را .

آنگاه فرمود : این فرزند من ، مرا به یاد آمد آن مصائب که بعد از من و بعد از تو او را فرومیگیرد از ستمهای گوناگون و نیرنگهای رنگارنگ ، و جماعتی دستخوش این مصیبت می شوند که مانند ستارگان آسمانند و به کشتنگاه می روند . گویا می بینم مقام مردان دلیر و شجاع و محل رجال ایشان را . قال : موضع یقال له کربلا . فرمود : آن موضع را کربلا گویند و آن خانة سختی و بلاست بر ما و امت ما . همانا بر ایشان بیرون می تازد و مقاتلت می کنند جماعتی از اشرار امت من . اگر یکی از ایشان را شفاعت کنند اهل آسمانها و زمینها ، در نزد حضرت حق پذیرفته نمی شوند و این جماعت ابداً در آتش دوزخ خواهند بود .

فاطمه (س) عرض کرد : ای پدر کشته می شود حسین ؟ فرمود : ای فاطمه ، می کشند او را چنانکه هیچ کس را قبل از او نکشته باشند ، و می گریند بر او آسمانها و زمینها و فرشتگان و ماهیان دریا و وحوش کوهسار ، و اگر اجازت یافتی جانداری بر روی زمین نماندی ، و می آیند جماعتی از دوستان ما که در روی زمین داناتر از ایشان به خداوند نیست و هیچ کس شناساتر از ایشان بر حق ما نباشد و جز ایشان احدی به جانب حسین (ع) نگران نیست . ایشانند چراغهای روشن در تاریکیهای جور و فتن ، و ایشانند شفعای امت که وارد می شوند بر حوض من و می شناسم ایشان را به سیمای ایشان گاهی که بر من درآیند ، و اهل هر دینی در طلب پیغمبر خویش است و ایشان طلب نمی کنند جز مرا ، و ایشانند قوام ارض ، و به سبب ایشان باران رحمت متقاطر می شود . فاطمه (س) از این کلمات که خبر دهنده قتل حسین (ع) بود سخت بگریست . پیغمبر فرمود : ای فرزند من ، فاضلترین اهل بهشت شهدایند که در دنیا بذل جان و مال کردند ، و بهشت خاص ایشان است که در راه خدا قتال می کنند ، و می کشند و کشته می شوند ، و وعده حق بر ایشان راست است . و آنچه نزد خداوند است بهتر است از دنیا و آنچه در دنیاست ، و شهادت افضل است از مردن در جامة خواب . کسی که بر او حکم قتل نوشته اند البته کشته شود . آن کس که کشته نشود زود باشد که بمیرد . هان ای دختر محمد ، آیا دوست نمی داری که فردای قیامت به آنچه خواهی فرمان دهی و فرمان تو هنگام حساب خلق پذیرفته باشد ؟ آیا رضا نیستی در روزی که مردمان عطشان باشند ، شوهر خود دوستان خود را از حوض کوثر سیراب کند و دشمنان خود را از پیش براند ؟ آیا رضا نیستی که شوهر تو قسیم جنت و دوزخ باشد، و فرمان دهد آتش را و فرمان پذیر باشد آتش بیرون بیاورد از آتش هر که را بخواهد و در آتش به جاگذارد هر که را بخواهد؟ آیا راضی نیستی که نگران باشی فرشتگان را در اطراف آسمان و فرشتگان نگران تو باشند تا چه فرمان کنی و نگران شوهر تو باشند و گاهی که مردمان در دیوان مظالم حق حاضر شوند و او آغاز داوری کند ، خداوند کیفر فرماید قاتل پسر تو و قاتلین تو را و قاتل شوهر تو را و آتش را به دادخواهی به فرمان او کند ؟ آیا راضی نیستی که ملا ئکه بر فرزند تو بگریند و آفرینش بر وی اسف و دریغ خورند ؟ آیا راضی نیستی آن کس که به زیارت قبر حسین رود در ضمان خدا باشد و آن منزلت از زیارت او به دست کرده باشد که حج بیت الله که با عمره به پایان برد حاصل شود و یک چشم بر هم زدن از رحمت خداوند دور نیفتد و اگر بمیرد شهید بوده باشد و اگر زنده بماند در حفظ خداوند و امن خداوند زیستن نماید ؟ فاطمه (س) عرض کرد : ای پدر ، بر خداوند توکل نمودم و رضا دادم و خشنود گشتم. پس پیغمبر قلب او را و چشمهای او را مسح کرد و فرمود و گفت :

انی و بعلک و انت و ابنک فی مکان تقر عیناک و یفرح قلبک .

من و شوهر تو و پسر تو در جایی بالشیم که روشن شود بدان چشمهای تو و شاد شود بدان دل تو .

امام حسن و خبر شهادت حضرت حسین (ع) روزی امام حسن (ع) نشسته بود که امام حسین (ع) به مجلس اندر آمد . چون چشمش بر امام مجتبی (ع) افتاد بگریست . فرمود : یا ابا عبدالله ، این گریستن را سبب چیست ؟ گفت : آنچه می بینم بر حضرت تو که از این مردمان همی رود . امام مجتبی (ع) گفت : بر من زیاده از آن ستم نشود که زهری بنوشانند و شهادت یابم و لیکن یا ابا عبدالله هیچ روزی چون روز تو نباشد که سی هزار کس به قتل تو مبادرت نمایند که خود را مسلمان و امت جد تو شمارند تا خون تو بریزند و حرمت تو ندارند و دختران و پرده کیانت را به بردگی برند و اموال تو به غارت دهند .

سخن آقا امام حسن (ع) درباره گریه بر خود امام صادق (ع) فرموده است :

قال الحسین (ع) : انا قتیل العبره قتلت مکروبا و حقیق علی ان لا یأتینی مکروب قط الا رده الله و افلبه الی اهله مسرورا .

امام حسین (ع) فرمود : من کشته گریه ام زیرا مرا در پریشانی کشتند و سزاوار است برمن که هیچ فرد پریشانی نزدم نیاید مگر اینکه خداوند او را با دل شاد به سوی خانواده اش باز گرداند .

گریه امام سجاد (ع) بر پدرش امام حسین (ع) امام صادق (ع) فرمود : علی بن الحسین (ع) بر پدرش حسین بن علی (ع) بیست یا چهل سال گریست . هیچ طعامی در براب او نمی نهادن مگر آنکه می گریست تا آنجا که یکی از خادمان او گفت : فدایت شوم ای فرزند رسول خدا ، من می ترسم شما با این وضع از بین بروید . فرمود : حزن و غم بی پایان خود را نزد خدا شکوه می کنم و از خدا می دانم آنچه را که نمی دانید . من هیچگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد نمی آورم مگر آنکه گریه راه گلویم را می گیرد . در روایت دیگر هست که یکی از غلامان امام سجاد ایشان را در زیر سایبانی دید که به سجده می رفت و می گرید . گفت : ای مولایم ، آیا وقت آن نرسیده که حزنت به پایان رسد ؟ امام سربلند کرد و فرمود : وای بر تو ، به تحقیق که یعقوب در مصائبی کمتر از اینها که من دیدم به خدا شکوه نمود ، تا آنجا که گفت آه و افسوس بر یوسف ، در حالیکه او تنها یک پسر را از دست داده بود و من به چشم خود دیدم که پدر و خاندانم را در پیرامونم سر بریدند .

امام باقر (ع) و سفارش زیارت قبر امام حسین (ع) امام باقر (ع) فرمود : شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین (ع) فرمان دهید ، زیرا زیارت او بر هر مؤمنی که به امامت امام حسین (ع) از جانب خدای متعال اقرار دارد واجب است .

امام صادق (ع) و سفارش گریه بر امام حسین (ع) امام ششم فرمود : ای مسمع ، تو اهل عراقی ، آیا بر سر قبر حسین (ع) می روی ؟ عرض کردم : نه ، همه اهل بصره مرا می شناسند و هواخواهان خلیفه و دشمنان بسیاری از ناصبی های قبایل و دیگران گرد من اند . می ترسم از من نزد خلیفه سعایت کنند . فرمود : یاد مصیبت های او را نمی کنی ؟ عرض کردم : چرا ؟ فرمود : دل آزرده می شوی ؟ عرض کردم : آری ، به خدا گریان می شوم تا خاندان من از چهره ام سوز دلم را می نگرند و دیگر نمی توانم چیزی بخورم و از رخسارم هویداست . فرمود : خدا بر اشکت رحمت کند . تو از آنانی که برای آزردگی ما آزرده شوند و در شادی ما شادند و در غم ما غمناکند و با ما در خوف و امنیت شریکند . هنگام مرگت حضور اجداد ما را دریابی که سفارشت را به ملک الموت می کنند و مژده ای که چشمت را روشن کند به تو بدهند پیش از آنکه بمیری ، و ملک الموت از مادر نسبت به فرزند خود بر تو دلسوزتر و مهربانتر باشد . . . کسی که برای ما دلسوزی کند و بگرید بر آنچه کشیدیم ، هنوز اشک دیده اش نریخته خدایش رحمت کند و اشکی که بر گونه اش رو.ان شود اگر یک قطره اش در دوزخ افتد آن را چنان خاموش کند که سوزش نداشته باشد ، و آنکه برای ما داغدار باشد هنگام مرگ که ما را بیند چنان شاد شود که شادی از دلش نرود تا بر سر حوض به ما رسد .

روایتی دیگر امام صادق (ع) همراه خود پارچه سبزی داشت که در آن مقداری تربت ( خاک قبر ) امام حسین (ع) گذاشته بود و هنگامی که وقت نماز می رسید آن تربت را بر سجاده اش می ریخت و بر آن سجده می کرد .

امام موسی بن جعفر (ع) و مداح امام حسین (ع) ابن شهر آشوب می نگارد : عید نوروزی بود که منصور دوانیقی به حضرت موسی بن جعفر (ع) گفت که آن بزرگوار در مجلس تهنیت و تبریک بنشیند تا مردم برای عرض تبریک به حضور آن حضرت بیایند و هدیه های خود را به آن بزرگوار تقدیم نمایند و ایشان هم هدیه ها را بپذیرد . حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود : وقتی من در آن اخباری که از جدم رسول خدا وارد شده جستجو کردم دستوری برای این نیافتم . منصور گفت : من این کار را به منظور سیاست لشکر انجام می دهم . شما را به حق خدا قسم می دهم که در این مجلس بنشینید . موسی با جعفر (ع) قبول کرد و در آن مجلس تهنیت جلوس نمود . امرا و بزرگان لشگری به حضور آن حضرت مشرف می شدند ، آن بزرگوار را تبریک می گفتند و هدیه های خود را تقدیم می نمودند . منصور خادمی را خدمت حضرت موکل کرده بود تا هدیه هایی را که می آورند بنویسد . بعد از همه مردم ، پیرمردی نزد آن حضرت شرفیاب شد و گفت : یابن رسول الله ، من شخص فقیری هستم و مالی نداشتم که برای شما هدیه بیاورم ، ولی آن سه بیتی را که جدم در مرثیه جدتان امام حسین (ع) سروده به عنوان هدیه برای شما آورده ام . حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود : من هدیه تو را قبول کردم . بنشین که خدا برای تو این هدیه را مبارک کند . امام (ع) متوجه خادم منصور شد و فرمود : می روی پیش منصور و می گویی این مقدار مال و هدیه هایی را که جمع شده چه باید کرد ؟ خادم رفت و برگشت و گفت : منصور می گوید من همه آنها را به شما بخشیدم ، در هر راهی که می خواهید مصرف کنید . حضرت موسی بن جعفر (ع) به آن پیرمرد فرمود : من همه این اموال را به تو بخشیدم ، بیا تحویل بگیر .

روایت دیگر همین که محرم فرا می رسید دیگر کسی خنده ای بر لب حضرت موسی بن جعفر (ع) نمی دید و امام همواره اندوهگین بود تا دهه عاشورا بگذرد و چون روز دهم فرا می رسید این روز نهایت غم و مصیبت بود . می فرمود : جدم حسین (ع) در چنین روزی کشته شد .

امام رضا (ع) و گریه بر امام حسین (ع) ریان بن شدید روز اول محرم حضور علی بن موسی الرضا شرفیاب شد . حضرت فرمود : روزه گرفته ای ؟ جواب داد : نه . فرمود : اول محرم روزی است که زکریا از پروردگار فرزند خواست ، خدا یحیی را به وی عنایت فرمود . هر کس این روز را روزه بگیرد ، دعایش به هدف اجبت رسد . اصولاً محرم ماهی است که در زمان جاهلیت مورد احترام بوده و مردم از جنگ و ستیز محروم بودند . اما جمعی از مسلمانان ( که اسماً مسلمان بودند ) اخترام این ماه را نگاه نداشتند و فرزند پیغمبر را کشتند و اهل بیتش را اسیر کردند . آنگاه فرمود :

یا بن شبیب ان کنت باکیا علی شی ء فابک للحسین (ع) فانه ذبح کما یذبح الکبش و قتل معه من اهل بیته ثمانیه عشر رجلاً ما لهم شبیهون فی الارض . یابن شبیب ان بکیت علی الحسین حتی تسیل دموعک علی خدیک غفر الله کل ذنب اذنبته صغیراً کان او کبیراً قلیلاً کان او کثیراً .

ای پسر شبیب اگر خواهی گریه کنی ، بر امام حسین (ع) گریان باش زیرا آن جناب را با وضعی فجیع کشتند . با آن حضرت 18 نفر از افراد بنی هاشم که همانند خود نظیری در زمین نداشتند ، به شهادت رسیدند . ای پسر شبیب ، اگر بر جدم گریستی و اشک بر دیدگانت جریان یافت پروردگار گناهانت را بیامرزد ( زیرا کسی که بر مظلومیت امام گریه کند قهراً علت شهادت را با فکر به دست می آورد و با هدف شهادت آشنا می شود و در نتیجه منظور مقدس قیام حسینی او را تکان می دهد و از ارتکاب گناه باز می دارد ) . ای پسر شبیب ، اگر خواهی خدا را ملاقات کنی و سرافراز باشی و در غرفات بهشت جاوید جای گیری جدم را زیارت کن و بر قاتلان اوی لعن نمای و بگو کاش با تو بودم و رستگار می شدم .

امام حسن عسگری (ع) و ارزش اشک بر امام حسین (ع) در تفسیر امام حسن عسکری (ع) است که خداوند صلوات و رحمت می فرستد بر گریه کنندگان حسین (ع) و ملائکه را می فرستد که اشک ایشان را در شیشه ها ضبط می کنند و تسلیم خزان بهشت می کنند و روز قیلمت ممزوج به ماء حیوان بهشت می نمایند و طعم آنها هزار مقابل اول می شود و بر آتش جهنم آن را می پاشند و آتش فرسخها دور می شود از گریه کننده ها .

امام زمان (ع) و گریه بر مصائب امام حسین (ع) خاطره کربلا و مصائب سالار شهیدان چنان اثر عمیقی در وجود پیشوای دوازوهم ولی عصر روحی لتراب مقدمه الفداء بوجود آورده که به هیچ قیمت مرتفع نمی گردد . این خاطره سوگ بار در قلب عالم امکان با رساترین و سوزان ترین گفتاری زبانزد حضرت است ، زیرا می فرماید :

لئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور و لم اکن لمن حاربک محارباً و لمن نصب لک العداوه مناصباً فلاندبنک صباحاً و مساءً و لابکین لک بدل الدموع دماً .

ای جد بزرگوار ، اگرچه روزگار مرا عقب داشت اما خدا پایان مقام ولایت از نسلت را به عهده من گذاشت . من نبودم تا با دوستانت همعنان شوم و با دشمنانت محاربه نمایم ، ولی خاطره کربلایت چنان در مغزم نقش بسته است که هرگز فراموش نخواهد شد . من به یاد مصیبتهای حزن آلود بقدری می گریم که اشک چشمم پایان پذیرد . از بامداد تا شام سرشک از دیده می بارم و مصائب دردناک را به یاد می آورم .

دسته ها :
يکشنبه سیزدهم 2 1388
X